بازدید بسیجیان نونهال و نوجوان پایگاه سید جمال الدین اسد آبادی از کتابخانه

بازدید و برگزاری  کلاس  آموزشی -تربیتی  حلقه صالحین بسیج در کتابخانه،

به همت برادران بزرگوار حاج آقای علمدار و آقای حسینی

و نشست  گروهی کتابخوان  توسط این بزرگواران  و بسیجیان محترم   

برگزاری چهارمین نشست کتابخوان با حضور اعضای محترم



 آقای علی کمر ؛معرفی کتاب قصه ها وحکایتهای برگزیده از مثنوی معنوی،نویسنده:آزاده افضلی

این کتاب برگزیده داستانهای مثنوی معنوی است  که داستانهای آن بسیار آموزنده و جالب است مثلا داستان عزرائیل که باید جانش در هند گرفته میشدویا داستان امتحان شدن کارگزاران سلطان محمود غزنوی بوسیله یک گوهرو حکایت پرنده و سه اندرزکه اینگونه است:صیادی با حیله گری پرنده ای را شکار کرد.پرنده به او گفت ای سرورم تو تا بحال خیلی گوشت خورده ای اما از گوشت خوردن سیر نشدی.حال مرا رها کن تا درعوض به تو سه پندگرانبها دهم.و یکی از این پندها را زمانی به تو می گویم که در دستان توباشم ودیگری را بر روی دیوار وسومی را زمانی که برشاخه درخت بنشینم..صیاد قبول کرد.اولین پند:پرنده گفت هیچگاه حرف محال را باور نکن وسپس پر زد و بر دیوار نشست وگفت که غم وغصه گذشته رانخور.اما حال باید به تو حقیقی را بگویم،در بدن من یک مرواریدی گرانبها به وزن 10درهم  است افسوس که آن را از دست دادی.صیاد شروع به ناله و زاری کرد.پرنده گفت ای مرد مگر نگفتم چیز محال را قبول نکن ودرثانی نگفتم که اندوه گذشته را نخور پس چرا اینقدر بی تابی میکنی و به نصایح من گوش ندادی وحرفم را پذیرفتی؟تمام جثه من به اندازه 3درهم وزن ندارد چطور ممکن است که مرواریدی به وزن 10 درهم در بدنم باشد. صیاد گفت حق باتوست حال پند سوم را بگو.پرنده گفت تو به دو پند قبلی ام گوش ندادی چطور پند سوم را به تو بگویم«پند دادن به انسان نادان و احمق مثل بذر پاشیدن در زمین شوره زار است.»یعنی بی فایده است.

 

ادامه مطلب ...

شهادت جانسوز ،حجت خدا،موسس مذهب جعفری ،صادق آل محمد(ص) تسلیت باد.


ازامام صادق(علیه السلام)پرسیدند کارهای خود را بر چه اساسی استوار ساخته اید؟ فرمودند بر 4 اصل :

1-دانستم که کار مرا غیر از من کسی انجام نمی دهد ؛پس خود در به جا آوردن آن کوشیدم.

2-دانستم که خداوند برحال من(ظاهروباطن) آگاه است؛

پس حیا کردم.

3-دانستم که روزی مرا دیگری نخواهد خورد؛ پس آرام گرفتم.

4-دانستم که پایان کار من مرگ است؛ پس برای آن مهیا شدم.              

( بحارالانوار.ج78.ص228.حدیث100)


وصیت امام به سفیان ثورى :

سفیان مى ‏گوید: جعفربن محمد(ع) را دیدار و عرض کردم: اى فرزند رسول الله! مرا توصیه و سفارش بفرمائید.
امام: اى سفیان! شخص دروغگو مروت و مردانگى، و آدم بی حال دوستى و رفاقت، و انسان حسود راحتى ندارد، و شخص بد اخلاق، به سیادت و آقائى نمى‏ رسد.

سفیان: باز بفرمائید.

  

ادامه مطلب ...

فراخوان چهارمین نشست کتابخوان(مرداد ماه)

به اطلاع علاقمندان جهت معرفی و به اشتراک گذاری  کتابهای خوانده شده

  میر ساند؛چهارمین نشست کتابخوان   مورخ 95/5/13 (چهارشنبه)

راس ساعت 12

 مصادف با سالروز ولادت با سعادت خانم،فاطمه معصومه (س) و روز دختر،در محل کتابخانه برگزار می گردد؛

 لذ ا  از عموم علاقمندان جهت شرکت در این نشست دعوت بعمل می آید.